سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پسر آدم را با ناز چه کار که آغازش نطفه بوده است و پایانش مردار . نه روزى خود دادن تواند و نه تواند مرگش را باز راند [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 93 تیر 9 , ساعت 6:38 عصر

عجب آشفته حالی دارم امشب

که تنها خفته ام در اوج بیداری

و یا در فکر بیداری

غمی دارم..

 

ندانم از چه شد بر کنج دل مهمان

 

خدایا از فراقست?  تنهاییست? یاز تقصیر و غفلت هاست?

 

خدایا من دلم تنگ نگاه توست

 

نگاهم کن که مقصودم تو هستی

 

همه حال خوشم از توست

 

نگاهم کن

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ