دوشنبه 93 تیر 9 , ساعت 6:38 عصر
عجب آشفته حالی دارم امشب
که تنها خفته ام در اوج بیداری
و یا در فکر بیداری
غمی دارم..
ندانم از چه شد بر کنج دل مهمان
خدایا از فراقست? تنهاییست? یاز تقصیر و غفلت هاست?
خدایا من دلم تنگ نگاه توست
نگاهم کن که مقصودم تو هستی
همه حال خوشم از توست
نگاهم کن
نوشته شده توسط مشکات | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ